پرداخت با کارتهای عضو شتاب
آگهی های جدید
- کفش کوهنوردی لسپورتیوا اکسترم
- خرید پروفیل سازه از سازه کاران
- پیمانکاری ساختمان توسط پیمانکار مجرب
- اعطا نمایندگی کیک و کلوچه با 50 درصد تخفیف
- اعطا نمایندگی کیک و کلوچه با 50 درصد تخفیف
- بنیاد بین المللی خیریه آبشار عاطفه ها
- بنیاد بین المللی خیریه آبشار عاطفه ها
- بنیاد بین المللی خیریه آبشار عاطفه ها
- فولاد ck45-میلگرد ck45-ورق ck45-لوله ck45-تسمه ck45
- ورق استیل 316L-استیل 316L-فولاد نسوز 316L-فولاد نسوز 316ال
- استنلس استیل - فولاد ضد زنگ
- میلگرد spk-فولاد spk-فولاد سردکار
- لوله استیل -لوله استنلس استیل-انواع لوله استیل
- میلگرد استیل 304-ورق استیل 304-تسمه استیل 304
- فولاد ck75-میلگرد ck75-فولاد فنر ck75-تسمه ck75
- ورق A36-فولاد A36--لوله A36-ورق-فولاد ساختمانی
- فولاد 2510-میلگرد 2510-تسمه 2510-فولاد ابزار
- اینکونل- فولاد مقاوم بالا-inconel-فولاد ضد خوردگی
- میلگرد 7131-فولاد سمانته 7131- میلگرد سمانته 5920
- لوله مانیسمان-لوله آتشخوار-بدون درز-درز دار
- واردات فولاد-واردات استیل-فروش فولاد-فروش استیل
- میلگرد ck15-تسمه ck15-گرد ck15-فولاد ck15
- نبشی فولادی -نبشی L-نبشی V-نبشی فابریک
- میلگرد نقره ای-گرد نقره ای- فولاد ابزار سردکار
- vcn200- میلگرد vcn200-فولاد vcn200-فولاد ابزار
کلمات کلیدی
-
2100 -
تقویت کننده آنتن -
gsm modem -
سیمکارت -
فروش تالیا -
mac -
edge مودم -
فروش سیمکارت -
سیم کارت تالیا -
تالیا -
کارت صدا -
عمده رم -
GSM -
مودم 3g -
فروش Divx -
گیرنده ی دیجیتالی -
گیرنده دیجیتال تلویزیون -
نمایشگر دیجیتالی -
دستگاه گیرنده دیجیتال -
اخذ نماینده فروش -
xdvb -
تعویض فلش مموری -
فروش dvd -
نرم افزار ضبط تصویر -
131 -
تغذیه -
مشخصات هارد اکسترنال -
فلش مموری ضبط برنامه -
هارد اکسترنال -
گیرنده تلویزیون دیجیتال -
ضبط -
هارد usb -
گیرنده دیجیتال 131 -
آنتن -
دریافت دیجیتال -
مموری -
نمایندگی ها -
نمایندگی فروش فلش مموری -
4 کانال -
گیرنده دیجیتالی x -
فروش فلش -
تصاویر تلویزیون -
پخش آنتن -
عکس تلویزیون -
اخذ نمایندگی -
نمایندگی فروش MP3 -
فلش مموری -
مجوز -
مانیتور تلویزیون -
2394 RDLJ 2394 -
فصل ششم سریال خاطرات خونآشام زیرنویس فارسی
فروش سریال خاطرات خونآشامفصل 6 زیرنویس فارسی ***********
خرید سریال خاطرات خونآشام فصل 6 زیرنویس فارسی
فروش فصل ششم سریال خاطرات خونآشام زیرنویس فارسی
خرید سریال خاطرات خونآشام فصل ششم زیرنویس دار
خرید اینترنتی فصل ششم سریال خاطرات خونآشام زیرنویس فارسی
خاطرات خونآشام (به انگلیسی: The Vampire Diaries) یک سریال آمریکایی محصول سال ۲۰۰۹ شبکهٔ تلویزیونی سیدابلیو است که هم اکنون نیز در حال پخش است و در حال حاضر محبوبترین سریال تلویزیونی برای رده سنی نوجوان (۱۴-۱۹) محسوب میشود.[نیازمند منبع] این داستان به شرح خاطرات و اتفاقاتی زندگی یک خونآشام به نام استفن سالواتوره و یک دختر به نام الینا گیلبرت میپردازد که هر دویشان در پایان هر روز به نوشتن خاطرات خود مشغول میشوند. به همین دلیل نام این سریال هم دارای یک ایهام است زیرا نام این مجموعه هم میتواند بیانگر "خاطرات خونآشام: یعنی خاطراتی باشد که استفن دربارهٔ خود مینویسد" و هم خاطراتی که دربارهٔ (توسط الینا) یک خونآشام نوشته میشود.
رده بندی سنی (PG-۱۴ Rated) این سریال، مشاهده این سریال بنا به تأیید بنیاد ردهبندی محتوای رسانه در آمریکا برای افراد زیر ۱۴ تنها در حضور والدین مورد تأیید است و در غیر این صورت توصیه نمیشود.[نیازمند منبع]
فصل یکم (۲۰۰۹-۲۰۱۰)[ویرایش]
خلاصه فصل یکم در قسمت اول این سریال استفن سالواتوره که یک خونآشام است به شهر جدیدی میرود و با دختری به نام الینا برخورد میکند و عاشقش میشود و برای نزدیکتر شدن به الینا در دبیرستان او ثبت نام می کند و کم کم رابطهای بین او و الینا شکل میگیرد اما پس از مدتی برادر استفن، دیمن وارد ماجرا میشود استیفن برای اینکه دیمن به الینا آسیب نزند به الینا گردن بند گل شاه پسند میدهد. (طبق افسانهها گل شاه پسند باعث میشود خونآشامها نتوانند فرد را هیپنوتیزم کنند) دیمن مشکلاتی به وجود میآورد که منجر به این میشود که الینا خون از آشام بودن استفن و دیمن باخبر شود ولی الینا با توجه به رفتارهای خوبی که از قبل از استفن دیدهاست سعی میکند با این قضیه کنار بیاید، استفن جریان تبدیل شدنش به خونآشام را در سال ۱۸۶۴ شرح میدهد که دختر خونآشامی به نام کاترین مسبب این جریان بودهاست، همچنین دیمن تلاشهایی برای بازگرداندن کاترین میکند چون او هم عاشق کاترین است با اشتباهی که دیمن انجام میدهد تعداد زیادی خونآشام دیگر هم به همراه کاترین آزاد میشوند و مشکلاتی به وجود میآیند، در قسمتهای میانی علت شباهت زیاد الینا به کاترین مشخص میشود و آن این بوده که ظاهراً الینا نوهٔ کاترین بوده و او فرزند ناتنی خانوادهٔ گیلبرت است، در پایان این فصل کاترین به شهر سابقش بازمیگردد.[۱]
فصل دوم (۲۰۱۰-۲۰۱۱)[ویرایش]
بهترتیب از چپ به راست، استفن سالواتوره، الینا گیلبرت و دیمن سالواتوره.
پس از بازگشت کاترین او درصدد انتقام و اذیت و آزار برادران سالواتوره بر میآید. دیمن، استیفن و کارولاین (دوست الینا) که کاترین او را تبدیل به خون آشام کرده با هم نقشه میکشند که کاترین را بکشند اما علاقه دیمن به خاطر علاقهای که به کاترین دارد جلوی کشته شدن او را میگیرد. شخصیت های جدیدی در این فصل به نام رزماری و آلایژا وارد داستان میشوند قرنها پیش سالواترهها با برادرانی به نامهای کلاوس و آلایژا دوست بودهاند. این دو برادر نخستین خونآشامهای تاریخ هستند. (کلاوس قویترین و اولین خون آشام تاریخ است) وقتی مشخص میشود که کاترین از ابتدا فقط استفن سالواتوره را دوست داشته و علاقهای به دیمن ندارد. دیمن با از فهمیدن این موضوع که بیهوده ۱۵۰ سال در پی یافتن کاترین بودهاست او را فراموش میکند و عاشق الینا میشود. الینا راجعبه کلاوس کنجکاو میشود و از دوستش کارولاین درخواست میکند که او را پیش کاترین ببرد(چون کاترین کلاوس را بهتر میشناسد) و درخواست میکند کارولاین به استیفن نگوید که الینا پیش کاترین رفته است سرانجام الینا پیش کاترین میرود و حقیقت را از دهن کاترین میشنود استیفن شک میکند که الینا پیش کاترین رفته است و به معبد میرود و الینا را در آنجا پیدا میکند.
کلاوس در صدد شکستن طلسمی بر می آید که مدتها ذهن او را به خود مشغول کردهاست. او برای این کار به یک همزاد که خون انسان داشته باشد و یک خونآشام نیاز دارد و باید مراسم قربانی کردن را انجام دهد. اما دیمن به اجبار از خون خود به الینا میدهد تا خون او ناخالص شود. الینا از دست دیمن ناراحت و عصبانی میشود. در هر حال الینا تا پیش از مرگ انسان میماند پس کلاوس او و جنا (که توسط کلاوس تبدیل به یک خون آشام شده) و یک گرگینه را برای مراسم قربانی کردن انتخاب میکند. دیمن در جریان نجات جان مت و کارولاین توسط تایلر لاکوود که یک گرگینه است گاز گرفته میشود. جنا در مراسم قربانی کردن میمیرد اما جان (پدر واقعی الینا) با فدا کردن خود برای خون آشام نشدن الینا او را نجات میدهد. دیمن که گرگینه او را گاز گرفتهاست به زودی خواهد مرد. پس پیش الینا میرود تا از او طلب بخشش کند اما الینا به او میگوید که شاید به زمان زیادی نیاز داشته باشد تا او را ببخشد. دیمن به خانه میرود حلقهاش را در میآورد و به مقابل آفتاب میرود تا خودکشی کند. استفن به موقع سر میرسد و مانع میشود و با زندانی کردن دیمن در پی پیدا کردن راه درمان میگردد. راه درمان دیمن خون کلاوس است. جرمی گیلبرت که مدتی پیش مرده بود هم توسط بانی (دوست دختر جدیدش) که جادوگر است به دنیا باز میگردد. الینا متوجه زخمی شدن دیمن میشود و پشیمان و ناراحت از دیمن در حال مرگ مراقبت میکند.استیفن هم با کلاوس معامله میکند که در صورت دادن پادزهر به دیمن هرکاری او بخواهد انجام میدهد.کلاوس او را وادار به خوردن مقدار زیادی خون میکند و از او میخواهد که به دنبال او شهر را ترک کند. کاترین پادزهر را برای دیمن میبرد و جان او را نجات میدهد. جرمی هم با روح دو دوست دختر قبلی خود یعنی آنابل و ویکی روبه رو میشود.
فصل سوم (۲۰۱۱-۲۰۱۲)[ویرایش]
کلاوس در تلاش برای ساختن ارتشی از دورگه از خونآشام و گرگینه است. اما دورگههایی که میسازد زنده نمیمانند. استفن که تبدیل به یک خونآشام وحشی شدهاست. از کمک به او دریغ نمیکند. الینا سعی میکند همراه دیمن و آلاریک با نقشهای استفن را نجات دهد. اما استفن به آنها میگوید که نمیخواهد نجات پیدا کند و برگردد و برای اثباتش دوست دیمن اندی را میکشد. کلاوس خواهرش ربکا را که مثل او یک خونآشام اصیل است زنده میکند و آنگاه به ذهن استفن نفوذ کرده و از او میخواهد که به یاد آورد. استفن به یاد میاورد که در سالها پیش کلاوس و خواهرش را دیده و ربکا عاشق او شدهاست. سپس کلاوس و ربکا که در حال فرار از دست فردی بودند مجبور به جابه جایی میشوند و کلاوس به ذهن استفن نفوذ کرده و از او میخواهد که او و ربکا را فراموش کند. ربکا که دوست دارد با استفن بماند در برابر فرار با کلاوس مقاومت میکند و کلاوس او را میکشد. کلاوس متوجهٔ رفتار عجیب استیفن میشود و همراه با ربکا او را به زور به میستیک فالز برمیگرداند. در آنجا کلاوس میفهمد که الینا زندهاست. وی بار دیگر به ذهن استفن نفوذ میکند و از او میخواهد که انسانیتش را خاموش کند. از اینجا به بعد استفن دیگر به چیزی اهمیت نمیدهد و فقط به هر چه کلاوس بگوید گوش میکند. کلاوس، تایلر را دورگه میسازد و راه درست کردن دورگهها را یاد میگیرد.
کلاوس میفهمد که خون الینا تنها راه زنده ماندن دورگههایش است، بنابراین نمیخواهد که الینا بمیرد. کاترین و جرمی، مایکل(پدر کلاوس) را پیدا میکنند. مایکل قصد کشتن کلاوس را دارد. الینا هم سال جدید تحصیلی را در حالی آغاز میکند که استفن دوباره شروع به خوردن خون انسان کرده و تایلر هم نوعی احساس نوکری نسبت به کلاوس پیدا کردهاست. الینا و آلاریک در جشن آغاز سال، سعی میکنند استیفن را با گل شاه پسند بیهوش کنند و او را در سلول قدیمی فوربس زندانی کنند تا مایکل، کلاوس را بکشد و استفن از سلطهی ذهنی کلاوس آزاد شود. اما موفق نمیشوند چون ویکی (خواهر مت) که الآن یک روح است، به دلایلی سد راه آنها میشود(قبلاً بانی برای نجات جان جرمی، طلسمی را شکست که دروازه بین این دنیا و دنیای ارواح باز شد و ارواح میتوانستند در این دنیا حضور یابند و ویکی برای اینکه بتواند برای همیشه در این دنیا بماند، باید الینا را بکشد. اما بانی موفق میشود برای همیشه دروازه را ببندد).
دیمن، آلاریک و الینا محل زندگی(یک غار قدیمی) مایکل و خانوادهاش را پیدا میکنند که داستان زندگی و چگونه تبدیل شدن مایکل و خانوادهاش به خونآشام در آنجا نقاشی شده. آلاریک، دیمن و الینا پس از جستجوی فراوان، داستان زندگی آنها را میفهمند. مایکل فرزندان خود را به خون آشام تبدیل کرد تا دیگر آسیب پذیر نباشند، اما کلاوس با کشتن مادرشان، باعث میشود که خانواده از هم فرو بپاشد. کشتن مادرشان را به گردن مایکل میاندازد و با این کار ربکا(خواهرش) و آلایژا(بزرگترین برادرش) را با خود متحد میکند.(بعدها به دلایلی آلایژا از کلاوس جدا میشود)
حالا که الینا تقریباً همه چیز را میداند، پیش ربکا میرود و داستان را از زبان او میشنود. اما کلاوس به ربکا در مورد کشتن مادرشان دروغ گفته بود و ربکا با شنیدن اینکه کلاوس، مادرشان را کشته خشمگین میشود. از طرفی مایکل(که توسط کاترین زنده شده) با استفن و دیمن آشنا میشود و همگی درصدد کشتن کلاوس هستند و ربکا هم با آنها متحد میشود و با نقشهای زیرکانه کلاوس را به شهر میستیک فالز برمیگردانند. مایکل سلاحی را که با آن میتوان کلاوس را کشت به دیمن داده بود تا دیمن او را بکشد، اما کاترین یک چیز خیلی خیلی مهم را میفهمد(که مایکل به دیمن نگفته بود) و آن را به استفن میگوید. اینکه اگر یک خون آشامِ عادی با آن سلاح یک خون آشام اصیل را بکشد، خود آن خون آشام هم کشته میشود. استفن وقتی این موضوع را میفهمد، جلوی دیمن را میگیرد(یعنی اینکه انسانیت استفن دوباره برگشته) و کلاوس هم از این موقعیت، استفاده کرده و مایکل را میکشد.
اما دیمن و الینا فکر میکنند که استفن برای آزادی ذهنی خود، جلوی کشتن کلاوس را گرفتهاست. حال که استفن آزادی خود را بهدست آورده، تمام خانوادهٔ کلاوس (که در تابوت هستند) را میدزدد و قصد انتقام از کلاوس را دارد. بعداً استیفن متوجه میشود که یکی از تابوتها افسون شده و در آن به هیچ وجه باز نمیشوند (مادر کلاوس است که از تابوت بیرون میآید و وانمود میکند کلاوس را هنوز دوست دارد ولی در اصل قصد کشتن او را دارد اما کلاوس متوجه میشود و مادرش فرار میکند.) استیفن از کلاوس میخواهد که دورگههایش را از شهر خارج کند وگرنه الینا را به خونآشام تبدیل میکند. پس از تمام این اتفاقات استیفن آرام تر شده و رابطهاش با الینا هم خوب شده. در قسمت ۱۷ دیمن می فهمد به جز آن سلاحی که پدر کلاوس داشت (و نابود شد) سلاحی دیگر نیز وجود دارد که زیر پلِ شهر پنهان شده است. ولی ربکا قبل از دیمن جای آن را میفهمد و تمام آن سلاحها را نابود می کند اما دیمن متوجه میشود که چوپ تابلوهای قدیمی شهر نیز از این سلاح ساخته شده است. او پس از جمع آوری تابلوها آنها را نزد استیفن میبرد و قسمت ۱۷ با این جمله تمام می شود: بریم چند تا اصیل بکشیم.
در قسمت ۱۸ آلاریک، الینا، دیمن و استفن مشغول ساختن اسلحههای از چوب درخت بلوط سفید برای کشتن اصیل ها هستند و اکنون الینا، آلاریک، استفن، دیمن، کارولین و مت هر کدام یک سلاح برای کشتن اصیل ها دارند. کلاوس برادرش فین را مجبور میکند تا با او به مستیک فالز بیاید تا یک جادوگر (مادر بانی) و جرمی رو تهدید کند تا بانی افسون اِستر که آنها را به هم متصل کرده است باطل کند و ربکا در این کار به کلاوس کمک میکند. دیمن، استفن ، الینا، کارولین و مت نقشه ای برای کشتن کلاوس دارند. فین حاضر به همکاری با کلاوس نمیشد ولی کلاوس از طریق سیج(معشوق فین) او را راضی به همکاری کرد. ربکا برای انتقام از دیمن به خاطر کاری که با او کرد او را شکنجه میدهد. الینا از حضور فین و سیج در مستیک فالز باخبر می شود. طبق نقشه اگر یکی از اصیل ها بمیرد بقیه هم می میرند ولی بانی طلسم را قبل از اینکه استفن و مت و الینا فین رو بکشند شکست. بانی، دیمن را در حال شکنجه میبیند ولی حاضر به نجات دادن او نمیشود و موضوع را به الینا میگوید. سیج برای انتقامِ فین به سراغ استیفن می رود ولی چون نسل خونآشامی به فین متصل بوده(یعنی فین او را به خونآشام تبدیل کرده بود) میمیرد و آنها از اینجا میفهمند که اگر کلاوس را بکشند تمام نسل خونآشامی او هم میمیرند. اما آنها نمیدانستند نسل خونی استیفن، دیمن و کارولین به کدام خونآشام اصیل متصل می شود. استیفن پیش کلاوس میرود و چوب ها را با دیمن معامله می کند ولی دو تا از چوب ها سر جایشان نبودند و یکی از آن ها را ضمیر ناخود آگاه آلاریک پنهان کرده بوده است برای همین استیفن آلاریک را زندانی می کند تا جای چوبها را پیدا کند او از الینا و دیمن میخواهد برای تشخیص نسل خونآشامیشان پیش جیمی بروند چون دیمن و استیفن را کاترین تبدیل کرده بود و کاترین را هم رز تبدیل کرده بود. دیمن و النا پیش جیمی میروند و از او میخواهند که با رز ارتباط برقرار کند تا بفهمند چه کسی رز را تبدیل کرده است اما کال کسی که رز را تبدیل کرده میکشد. الینا میفهمد به دیمن علاقه دارد. استر مادر کلاوس خون الینا را به آلاریک متصل و او را تبدیل به خون آشام میکند وقتی کلاوس میفهمد که با کشتن الینا میتواند آلاریک را بکشد الینا را زندانی میکند و دیمن و استیفن توسط بانی، کلاوس را خشک میکنند و الینا را نجات میدهند اما بر اثر درگیری سر الینا به میز میخورد. دیمن بدن کلاوس را پنهان میکند. آلاریک برای کشتن تمامی خون آشام ها اقدام میکند و به انجمن شهر لیست تمات خون آشامها را می دهد. الینا را بر اثر ضربه مغزی به بیمارستان می برند و دکتر از خون دیمن به الینا می دهد. مت میخواهد الینا را از شهر خارج کند ولی الینا در بین راه میفهمد که آلاریک کلاوس را کشته بنابراین باید برای بودن در آخرین لحظات زندگی بین دیمن و استیفن، یکی را انتخاب کند که استیفن را انتخاب میکند و تلفنی به دیمن میگوید اگر ما اول همدیگر را دیده بودیم شاید الان با هم بودیم. دیمن نشان میدهد که اولین بار قبل از استفن همدیگر را دیده بودند و دیمن کاری کرده بود که الینا این دیدار را فراموش کند. الینا و مت در حال بازگشت هستند که ربکا برای اینکه آلاریک را بکشد ماشین الینا را از روی پل منحرف میکند و ماشین داخل رودخانه میافتد و آلاریک بر میگردد تا دیمن را بکشد. استیفن برای کمک به الینا به زیر آب میرود و الینا میخواهد که مت را نجات دهد. الینا میمیرد. با مردن الینا آلاریک هم میمیرد و دیمن این را میفهمد و سریع بر میگردد. دکتر خون دیمن را به الینا تزریق کرده ولی نسل خونی کلاوس یعنی (استیفن، دیمن، کرولاین) هنوز زنده هستند چون بانی کلاوس را در بدن تایلر قرار داده است.
فصل چهارم (۲۰۱۲-۲۰۱۳)[ویرایش]
الینا در حال تغییر است و برای اینکه تبدیل شود باید خون بخورد و دیمن از این موضوع که استیفن جون الینا را نجات نداده ناراحت است. استیفن از بانی میخواهد الینا را با جادو دوباره انسان کند بنابراین تا پایان روز برای خون دادن به الینا صبر میکنند انجمن شهر مادر تایلر و کارولاین را به خاطر حمایت از خون آشام ها برکنار و دستگیر میکنند. کشیش شهر که الان رییس انجمن هم هست دستور دستگیری خون آشامها را صادر میکند و ربکا و کارولاین دستگیر میشوند و در حال منتقل شدن هستند که تایلر یا همان کلاوس وقتی متوجه میشود که کارولاین را دستگیر کردهاند برای نجات او به خودرو ها حمله و فقط کارولاین را نجات میدهد. برای دستگیری استیفن به خانه الینا آمده و الینا را هم دستگیر میکنند. خاطراتی که خون آشامها وقتی الینا انسان بود از حافظهاش پاک کرده بودند از جمله خاطرات دیمن همه را به یاد می آورد. کشیش متوجه حرکات الینا میشود و میفهمد الینا هم خون آشام است و او را هم زندانی میکنند. دیمن از موضوع باخبر میشود و همراه مت به سراغ مزرعهای که استیفن و بقیه در آن زندانی هستند میروند. بانی جادویی انجام میدهد اما مادربزرگش به او هشدار میدهد که الینا را برنگرداند بنابراین موفق نمیشود که الینا را دوباره انسان کند. استیفن با کمک ربکا به الینا خون میرساند و الینا خون آشام میشود. بانی، کلاوس را به بدنش بر میگرداند و استیفن و دیگران متوجه می شوند که یک شکارچی خون آشام به شهر آمده و خالکوبیی روی دستش دارد که فقط جیمی آن را میبیند. استفن از طریق کلاوس متوجه می شود دارویی برای انسان شدن وجود دارد و برای این کار باید خالکوبی شکارچی خون آشام تکمیل و یک ساحره به قدرت زیادی برسد. پروفسور شین به شهر آمده و به بانی کمک میکند او از مکان دارو اطلاع دارد اما دارو پیش یکی از خطرناکترین خون آشامها به نام سایلس است که سالهاست خشک شده است. الینا به خاطر دیمن با استیفن به هم میزند و عاشق دیمن میشود اما کارولاین متوجه میشود که الینا بندهی دیمن شده و هر کاری دیمن بگوید انجام میدهد. الینا شکارچی را میکشد و با کشتن شکارچی جیمی به شکارچی خون آشام تبدیل میشود.جیمی با کشتن کال که یک اصیل است خالکوبی را تکمیل میکند و دکتر شین و بقیه به جزیرهای که سایلس و دارو در آنجاست میروند و کاترین دارو را دزدیده و با کشتن جیمی فرار میکند. دیمن الینا را برای فراموش کردن مرگ جیمی و عذاب مجبور به خاموش کردن احساساتش میکند و الینا خیلی تغییر میکند. همه به دنبال کاترین هستند تا درمان را به دست بیاورند به جز الینا که الان یک خون آشام درنده است. کلاوس به شهر دیگری میرود و متوجه میشود که هیلی از او باردار است. دیمن و استفن با کمک مت احساسات الینا را روشن میکنند و بانی به علت درخواست سایلس مجبور میشود دروازه بین برزخ ماورایی و این دنیا را از بین ببرد و تمام مرده ها برمیگردند و بانی سایلس را خشک می کند و برای برگرداندن جیمی به این دنیا طلسمی انجام میدهد که باعث کشته شدنش میشود و جیمی بر میگردد. الینا بنده دیمن نیست و هنوز عاشق دیمن است بنابراین استیفن تصمیم به رفتن میگیرد و در بین راه میخواهد بدن سایلس را به دریاچهای دور افتاده بیندازند. کاترین به الینا حمله می کند و الینا که دارو را دارد به خورد کاترین میدهد و استیفن متوجه میشود سایلس زنده است سایلس استیفن را داخل یک گاو صندوق به دریاچه میاندازد و سایلس چهره واقعیاش را نشان میدهد. او همزاد استیفن است.
فصل پنجم (۲۰۱۳)[ویرایش]
قسمت اول[ویرایش]
الینا بعد از گذراندن تابستانی احساسی با دیمن و مطمئن شدن از زندگی جرمی بعد از آنکه از مرگ برگشته، و رفتن به کالج ویت مور و هم اتاقی جدیدش (کارولاین) بسیار هیجان زده است! او همچنان فکر میکند که بانی همهی تابستان را در سفر گذرانده و به زودی به آنها میپیوندد. کارولاین و الینا از دیدن دانشآموزی به نام مگان که قراره با اونها هم اتاقی بشه تعجب می کنند. کاترین به طور غیر منتظرهای در خانه سالواتورهها ظاهر میشود و برای در امان ماندن از دشمنانش آن هم در حالی که انسان است از دیمن درخواست کمک میکند. مت و ربکا بعد از گذراندن تابستان خودشون در سفر هیجان انگیز به اروپا به میستیک فالز برمی گردند. الینا نمیتواند از فکر اینکه چیزهایی راجعبه استیفن عجیب است بیرون بیاید! و سایلس در جشن آخر تابستان که در میدان شهر برگزار میشود به ذهن تمام مردم شهر نفوذ کرده و به همه میگوید که اگر کاترین را دیدند به او خبر بدهند.
قسمت دوم[ویرایش]
دروغگو های واقعی
بدون آنکه الینا از گم شدن استیفن خبردار شود، دیمن از کلانتر فوربز برای پیدا کردن برادرش کمک میخواهد. الینا و کرولاین سعی میکنند بفهمند چه کسی پشت قتل یکی از دانشجوها پنهان شده است و یک دانشجو به نام جسی اطلاعات جالبی را در مورد پروفسور وِس مکس فیلد به الینا میدهد.هنگامی که جرمی در حال تلاش برای بازگشت به زندگی قدیمیاش است، اما او نمیتواند بانی را متقاعد کند که الان زمان مناسبی برای گفتن این حقیقت به دیگران است که بانی خودش را برای او قربانی کرده! بعد از فهمیدن آنکه سایلس دنبال کاترین میگردد، دیمن به مت و جرمی میگوید که کاترین را از چشم سایلس دور نگه دارند اما وضعیت به مارپیچی خارج از کنترل تبدیل میشود.
قسمت سوم[ویرایش]
راز های گذشته
استیفن از گاوصندوقی که توی اون زندانی بود فرار میکنه. زمانی که الینا و کاترین دو خواب مشابه دربارهی استیفن که در خطر افتاده و به کمک نیاز دارد دیدند، دیمن را متقاعد کردند که استیفن را پیدا کند اما نقشههای آنها به خاطر زنی مرموز به نام تسا (بازیگر میهمان) خنثی شد. به نظر میآید که تسا همه چیز را دربارهی گذشته استیفن میداند. در فلش بکی به زمانهای دور، تسا راز تکان دهندهای را در گذشتهی خودش و همچنین نقشهای که در آینده دارد را نشان میدهد او همچنین پیامی نگران کننده برای آیندهی دیمن دارد. سایلس با همدستهایی که برای پیدا کردن کاترین به او کمک میکنند روبرو شد که زندگی مت را در وضعیت خطرناک و تهدیدآمیزی قرار میدهد. بالاخره سایلس دلیل مصمم بودنش را برای پیدا کردن کاترین روشن میکند. دیمن و الینا با وضعیت نگران کنندهای روبرو خواهند شد. در همین حین مشخص میشود بهخاطر افسونی که تسا(کتسیا) برای از بین بردن نفوذِ ذهنی سایلس روی استیفن انجام داده حافظه استیفن به کل پاک شده و هیچ چیز را به خاطر نمیآورد حتی برادرش دیمن را!
قسمت چهارم[ویرایش]
روز یادآوری
هنگامی که میستیک فالز به یاد درگذشتگانش جشنی سنتی برگزار می کند، دیمن و الینا دارند به استیفن درباره موضوعاتی که او را گیچ کرده کمک میکنند و ماموریتی که سفر طولانی و احساسی الینا را در خودش تمام میکند، مت که بسیار نگران شده است در تلاش است تا درباره اتفاقاتی که قبلاً افتاده چیزی کشف کند. کرولاین در تلاش است تا جسی را بهتر بشناسد. اعتراف تکان دهندهای که جرمی میکند ضربهی شدیدی به دیمن میزند. بالاخره دکتر مکسفیلد نقشهاش را هدایت میکند که همه چیز را تغییر میدهد.
قسمت پنجم[ویرایش]
جشن رقص هیولاها
دکتر مکسفیلد مشغول مطالعه بر روی خونآشام هاست. دیمن و جرمی میخواهند با استفاده از سایلس بانی را دوباره زنده کنند. سایلس برای اینکه بتواند دوباره قدرت نفوذ ذهنیاش را بهدست بیاورد دیمن را راضی میکند تا استیفن را بکشد. اون به ذهن تسا نفوذ میکند و رازهای جالبی را در میآبد. تایلر برای همیشه با کارولاین به هم میزند. کم کم حقایق جالبی راجع به دکتر مکسفیلد مشخص میشود. تسا سایلس را خشک میکند. مشخص میشود دخترِ کاترین زنده است و به یک خون آشام تبدیل شده. دیمن تمام خون کاترین را به سایلس میدهد و کاترین نمی میرد اما دارو از بدنش خارج می شود.
تلفن : | منقضی شده |
منطقه : | تهران |
آدرس : | شمال و غرب تهران |
در مورد: فصل ششم سریال خاطرات خونآشام زیرنویس فارسی
کلمات کلیدی :
آگهی های مرتبط
-
فصل سوم سریال کارادایی دوبله فارسی زیرنویس فارسی -
فروش فصل اوا سریال kara para ask زیرنویس فارسی -
مجموعه ی خاطرات یک خون آشام -
فروش سریال Undateable زیرنویس فارسی -
فروش سریال بازی تخت و تاج زیرنویس فارسی کامل HD -
فروش سریال Reaksiyon زیرنویس فارسی -
فروش سریال Outlander زیرنویس فارسی HD -
فروش ارزان سریال فریحا زیرنویس فارسی دوبله فارسی -
فروش سریال night shift شیفت شب زیرنویس فارسی HD -
فروش سریال The Last Ship زیرنویس فارسی -
کتاب فارسی و علوم رشادت ششم -
مجموعه حیات وحش بی نظیر (حیات - LIFE) با زیرنویس فارسی -
فروش سریلال کارادایی 2 فصل کامل دوبله فارسی -
مستند حیات وحش و سیاره زمین BBC Planet Earth TV Series با زیرنویس فارسی -
فروش سریال گراند هتل دوبله فارسی کامل -
فروش سریال برگ ریزان دوبله فارسی (نسخه خانگی) -
مستند متافیزیک جهنم قلمرو شیطان HELL : DEVILS DOMAIN با زیرنویس فارسی -
سریال زنان سرسخت - پنج فصل کامل -
خرید انیمیشن Despicable Me 2010+ زیرنویس فارسی -
فروش امپراطور دریا با زیرنویس فارسی